من گمان می کنم که هر کسی در ته دلش یک باغی دارد که پناهگاه اوست .
هیچ کس از آن جا خبر ندارد .
کلیدش فقط دست صاحبش است و آنجا آدمهر گونه تصور ممنوع که دلش می خواهد میکند عشقهایی که محال بود .
" هر چیز نشدنی آنجا شدنی است "